خاطره ای از یک خلبان زرتشتی نیروی هوای ارتش
به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

 

به نام خدا

 

  ماهنامه صنایع هوایی شماره ٢٧٥ چاپ کرد:
خاطره ای از یک خلبان زرتشتی نیروی هوای ارتش
  در ميان رسانه‌ها
 
بهروز نمیرانیان :
ماهنامه صنایع هوایی شماره ٢٧٥ به تازگی خاطره ای از سرگرد خلبان، شادروان کیخسرو آزادگانیان چاپ کرده است. این خاطره از زبان امیر سرتیپ دوم خلبان مهدی پاک‌بنیان آورده شده است و آن را در رویه‌ی ٤ تا ٩ این مجله می‌توان خواند.
امیر سرتیپ مهدی پاک‌بنیان در پاسخ خبرنگار «صنایع هوایی» که از نقش اقلیت‌های دینی در نیروی هوایی ارتش از او پرسيده، می‌گوید:
«اشاره زیبایی به این مردان که با وجود تعداد محدودشان کارهای بزرگی کردند و کمتر از آنها گفته شد نمودید. من برای تشریح کامل این پرسش شما‏، به دو برهه پیش و پس از انقلاب، و به دو نفر از این مردان بزرگ می‌پردازم. اشاره من به برهه پیش از انقلاب، دقیقأ به همان پروازهایی که با C-130  برای کشور اردن انجام دادیم، باز می‌گردد. همان‌طوری که عرض کردم، ما در دسته پروازی شش فروندی به رهبری جناب سرگرد «کیخسرو داراب آزادگانیان» در این مأموریت شرکت کردیم. جناب آزادگانیان از همرزمان زرتشتی، جزو خلبانان قدیمی، با تجربه و با سواد نیروی هوایی بودند که کسوت استادی به گردن ما داشتند. در مدت ده روزی که ما میان امان و باند پروازی سلاله پرواز می‌کردیم، اتفاقی افتاد که روح بزرگ و منش والای این افسر و فرمانده با صلابت، بیش از پیش بر ما مشخص شد. خاطره‌ای که فکر نمی‌کنم هرگز از ذهن هیچکدام از ما گروه 42 نفری آن مأموریت پاک بشود.
خاطرم هست که نخستین صبح حضور ما در فرودگاه امان، پس از توجیه توسط رهبر، نوبت ارائه گزارش «افسر آب و هوا» شد. همان‌طوری که می‌دانید در پایگاه‌های هوایی، اول صبح، پیش از انجام هرگونه پروازی، افسر آب و هوا در سالن توجیه، در حضور همه‌ی خدمه پروازی، وضعیت آب و هوای حال حاضر منطقه خودی و مناطقی که هواپیماهای پایگاه بدان مناطق پرواز خواهند نمود، به علاوه پیش‌بینی وضعیت آب و هوای آنها در طی 24 ساعت آینده را تشریح می‌کند. در طی آن ده روز حضور ما در امان هم این نفرات هر روز صبح برای تشریح وضعیت آب و هوا می‌آمدند. افسر مزبور شروع کرد با زبان انگلیسی به توضیح وضعیت آب و هوا در اردن، مسیر، «خلیج فارس» و نهایتأ کشور عمان. همینطور با چوب روی نقشه جلو می‌فت که رسید به منطقه خلیج همیشه «فارس» به اینجا که رسید، گفت: «وضعیت آب و هوای امروز خلیج ع...ر...ب...ی» جناب آزادگانیان، قد بلند بود و چهارشانه، و اندام بسیار ورزیده‌ای داشت. همین که لغت خلیج ع...ر...ب...ی بر زبان این فرد جاری شد، جناب آزادگانیان، چنان با کف دست به روی میز اتاق توجیه کوبید که اول صبحی، برق از کله همه ما پرید! افسر آب و هوا برگشت که ببیند چه اتفاقی افتاده که سرگرد آزادگانیان، خیلی آرام و با وقار با آن صدای مردانه‌اش گفت:
Persian Gulf not Arabian Gulf
افسر آب و هوا دید که توپ جناب آزادگانیان پرتر از این حرفهاست، بدون هیچ مکثی گفت:
Yes Sir, Persian Gulf .
 مقدمات پیش از پرواز انجام شد و ما پرواز آن روز را سر ساعت مقرر انجام داده و در غروب آفتاب همگی دوباره به امان بازگشتیم تا صبح فردا. عملیات پروازی را دوباره از سر بگیریم. صبح فردا دوباره همگی در سالن توجیه جمع شدیم تا افسر آب و هوا، وضعیت جوی را تشریح نماید. وی براساس روال دیروز، دوباره شروع به توضیح وضعیت آب و هوا کرد. زمانی‌که به منطقه خلیح همیشه «فارس» رسید. در کمال تعجب، دوباره همان کلمه مسخره را تکرار کرد. همه ما سرگرد آزادگانیان را کاملأ می‌شناختیم و می‌دانستیم بر سر کلمه‌ای به نام «ایران» با هیچکس شوخی ندارد. همین که افسر آب و هوا این اشتباه احمقانه را دوباره مرتکب شد. چشمان همه ما به طرف رهبر دسته چرخید. در حالی که افسر اردنی، پشت به ما در حال بافتن اراجیف خود بود. با همان آرامشی که از سرگرد آزادگانیان سراغ داشتیم، از جایش بلند شد و به سراغ افسر اردنی رفت. انتظار ما یک تذکر جدی و محکم بود. اما جناب کیخسرو آزادگانیان، فرمانده بلند قد و تنومند دسته پروازی فراتر از تصور ما، با همان دستان پهن و بزرگش به پشت نفر اردنی زده، از پشت یقه‌اش را گرفت و کشان کاشان به جلوی درب برد، سپس با پوتین پای چپ و با لگدزدن درب را باز کرده، و با اردنگی وپس گردنی، افسر اردنی را از سالن توجیه به بیرون پرتاب کرد. ببینید! آنجایی که ما حضور داشتیم، ارشدترین نفرمان، سرگرد آزادگانیان بود و هیچ مقام یا مسئولی در آن مکان و زمان حضور نداشت تا رهبر دسته برای خوشامد وی این کار را بکند. این واکنش قاطع و مصمم سرگرد آزادگانیان فقط یک علت داشت و آنهم این بود که وی از اعماق وجودش به ایران، به نام ایران، به نیروهای مسلح ایران و به ملت ایران، ایمان و اعتقاد داشت و عشق می‌ورزید.»

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی